href="http://linux-web.ir" title="خرید هاست لینوکس" target="_blank">خرید هاست لینوکس!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> امر به معروف اشرف واجبات است‏ - علی بامری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امر به معروف اشرف واجبات است‏

به نام خدا

امر به معروف اشرف واجبات است‏

در بیان آنچه معصوم فرمودند که امر به معروف أتمّ و اشرف واجبات است و به سبب او جمیع فرایض برپاست. و این مطلب بسى ظاهر است پس از آنکه دانستى که بعد از شرایط تکلیف، که علم و عقل و قدرت باشد، هر چه تو را نزدیک به طاعت نماید امر به معروف است زیرا که اگر این مواعظ و نصایح و ذکر ثوابها و مژده و نویدها و ذکرعقاب و ترس و بیم و حدود و تعزیرات و رجم و قتل و نفى و قطع و احراق و صلب و جهاد و دفاع و قول لیّن و خشن، همه از میان برخیزد و قناعت شود به محض بیان تکالیف، و مردم را به حال خود و نفس اماره و دنیا واگذارند، معلوم خواهد شد که از اسلام چه باقى خواهد ماند. حال که این همه هست ببین از اسلام چه باقى مانده و کدام بدعت به روى کار نیامده، پس اگر نبود چه بود؟

و امّا حدیث شریف نبوى (ص) که فرمودند لتأمرنّ بالمعروف (الخ). اوّل بدان که معنى وى آن است که شما امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید یا خدا اشرار را بر اخیار مسلط مى‏کند. یعنى امر خالى از این نیست که یا شما امر به معروف خواهید نمود و مسلط بر اشرار خواهید بود و یا ترک مى‏کنید و اشرار بر شما مسلط خواهند بود. یا بگو معنى آن است که امر به معروف مى‏کنید یا خدا اشرار را بر اخیار مسلط کند؟ و تهدید در این معنى بیشتر است. مثل اینکه به طفل خود گوئى مى‏روى و یا چوب را بردارم؟

امّا بیان سرّش این است که مردم کسى را رئیس نخوانند مگر آن را که استاد ایشان باشد و یا حامى و حافظ و مربى ایشان باشد، و چون مردم را به حال خود واگذارى، از هزار، یکى به عدالت و استقامت باقى نماند و همه الّا ما شاء اللّه فاجر و ظالم شوند و به قاعده الجنس مع الجنس یمیل به گرد هم گرد آیند، و چون احکام شرع ضد مطلوب و نقض غرض ایشان است و در مقام عداوت و دفع آن و اهل آن برآیند و در میان بندند و سهولت بلکه بالفطره رئیس و مرئوس پیدا شود پس کمر اطاعت رئیس در میان بندند و همه طالب اویند مگر قلیلى که به حساب در نیایند، پس بر این معدود قلیل، تقیه از ایشان واجب گردد و زندگى دنیا و آخرت هر دو بر ایشان تنگ گردد و اینهمه کارى بود که به دست خود کردند و به دست خود تیشه به پاى خود زدند که از اول امر به معروف نکردند و جلو را نگرفتند و با این حال البته خدا دعاى ایشان را مستجاب نکند، چنانچه دعاى آن را که در بندد و روزى خواهد و دعاى آن را که از همسایه شکوه کند و دعاى آن را که به زوجه نفرین کند، و در جواب ایشان گوید برو کسب کن و از همسایگى وى خارج شو و زن را طلاق ده.

پس بحمد اللّه بدیهى نمودیم که لازمه ترک امر به معروف تسلط اشرار کثیر بر اخیار قلیل است و مستجاب نشدن دعاى اخیار در حق اشرار است یا از آن جهت که به دست خود، ایشان را تسلط دادند چنانچه گفتیم و یا از این جهت که خدا هر دردى رادوائى داده و از براى هر چیزى ضدى ساخته که باید دفع وى به وى نمود. دواى شخص وسواس را طرف تفریط و بى‏اعتنائى به وسوسه قرار داده و چاره او همین است و هر چه دعا کند به اجابت نرسد الّا ان یشاء اللّه، چنانچه به حسّ مى‏بینى، و کذا دواى ذلیل ساختن اشرار و زمام مردم را امر به معروف قرار داده، فافهم.

قدرى ذهن را تصفیه نما تا بگویم که از زمان ابو البشر (ع) بلکه پیشتر از او، الى یومنا هذا، بساطى در مقابل بساط شریعت گسترده نشد و ضد پیدا نکرد مگر به ترک امر به معروف. از دوره اسلام گیرم، تو باقى را از وى ادراک کن. اگر امیر المؤمنین کافر مطلق جمع نمى‏شدند این همه فسادها از کجا ظاهر مى‏شد و اینهمه آتشها کى شعله‏ور مى‏شد و جگرگوشه‏هاى خاتم (ص) چرا کشته مى‏شدند و اهل بیت او چرا اسیر مى‏شدند و اینهمه ظلمه و باج و خراج و تخت و تاج و اینهمه دول خارجه علیه السّلام را رها نمى‏کردند و به فرموده او رفتار مى‏کردند و در مقام امر به معروف برمى‏آمدند و به دور غاصب و از کجا پیدا مى‏شد؟ اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلک و انتقم بمحمّد و آله. این بود بیان تسلط اشرار و عدم استجابت دعاى اخیار و معانى دیگر نیز ممکن است.

و اما آنچه معصوم (ع) فرمود که چون امر به معروف ترک شد و فساد بسیار شد عذاب خدا همه را فروگیرد هم ظاهر شد. اما هلاک اشرار که ظاهر است و اما هلاک اخیار به جهت همین گناه عظیم که ترک امر به معروف باشد و اما هلاک صغار و بى‏گناه و حیوان و قلّت برکات به جهت آتش و عذاب ایشان ضرر ندارد، زیرا که گناهکاران سبب اجل مسمّاى ایشان شدند و اما در آخرت‏ لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً؛ 531 و هو العالم.

منبع:وب علی اصغربامری





برچسب ها : امربه معروف ونهی ازمنکر  , همه مطالب...  ,
مطلب بعدی : جوانی وقران