href="http://linux-web.ir" title="خرید هاست لینوکس" target="_blank">خرید هاست لینوکس!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> تابستان 92 - علی بامری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هدف از رجعت چیست؟

بسم رب المهدی(عج)

هدف از رجعت چیست؟

می‏گویند: مشیت حکیمانه خدا بر کاری تعلق می‏گیرد که دارای هدف و غرضی باشد و فعل او از لغو پیراسته است. اکنون این سؤال مطرح است که هدف از رجعت گروهی اندک از مؤمنان و کافران چیست؟

در پاسخ می‏گوییم:

الف) رجعت به منظور مشاهده عزّت اسلام و ذلّت کفر است. بدین معنی که بازگشت به دنیا در زمانی به وقوع می‏پیوندد که دین خدا بر سراسر جهان حاکم شده، زمین و آنچه در آن است در اختیار مؤمنان و خداجویان قرار گرفته و کفّار و ستم‏پیشگان خوار و ذلیل گشته‏اند. بدیهی است که مشاهده این مقطع حسّاس از زمان آرزوی هر انسان دینداری است و او را شادمان و خرسند می‏کند، همچنان که تبهکاران و کافران را به رنج و خشم می‏افکند و آنان را افسرده می‏سازد. از این رو خدای مهربان گروهی از انسان‏های باایمان و شماری از کافران را - که آنان در اوج ایمان و اینان در پست‏ترین مرحله کفر قرار داشته‏اند- در آن روزگار به جهان بازمی‏گرداند؛ و اینان در اثر مشاهده شوکت و قدرت پیروان دین خدا خشمگین شوند و دریابند که وعده خدا حق بوده و کفر و باطل برای همیشه نابود شده است.

ب) گذشته از اینکه ممکن است افراد باایمان در این بازگشت به مقدماتی دست یابند که فقط در موقع سیطره کامل اسلام، تحصیل آنها ممکن است، می‏توان گفت: گناهکاران و کفاری که در زمان رجعت به دنیا بازمی‏گردند، از سران و پیشتازان کفر بوده‏اند، و جزء ارتکاب پلیدی و زشتی، پایمال کردن حقوق انسان‏ها، کشتار بی‏گناهان، غصب اموال مظلومان و ستمگری بر محرومان کار دیگری از آنان سر نزده است. بدین جهت بار دیگر به جهان طبیعت بازمی‏گردند تا سزای دنیائی بسیاری از گناهان خود را ببینند و مجازات‏های الهی در حق ایشان انجام گیرد. در سنت است که عذاب کامل و نهائی اینگونه افراد در روز قیامت تحقق می‏پذیرد، اما کیفرهای دنیوی خود نقشی اساسی در سازندگی و عبرت‏آموزی انسان‏ها دارد و نیز موجب خواری و ذلت و سرافکندگی افرادی می‏شود که روزگاری را با زورگوئی و ستمکاری و حق‏کشی به سر می‏بردند و کسی را یارای رویاروئی با ایشان نبود.

فواید اعتقاد به رجعت

بی‏تردید، همانگونه که انتظار فرج عبادتی بس بزرگ است که نقش مهمی در پویایی و تحرک جامعه ایفاء می‏ند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه نیز می‏تواند نقش برجسته‏ای در نشاط دینی و امید به حضور در حکومت جهانی حضرت مهدی+ داشته باشد؛ چراکه انسان با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدی+ سپردی کرده‏اند و آنگاه بدون درک ظهور از دنیا می‏روند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار یأس خواهد شد. اما اگر بداند در هنگام ظهور، در صورت دارا بودن شرایط، امکان بازگشت او به دنیا و حضور در محضر آخرین امام+ را دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت.

افزون بر آنچه ذکر شده، از آنجا که در روایات آمده گروهی از رجعت کنندگان، کسانی هستند که ایمان محض دارند، شخص علاقه‏مند به درک محضر آخرین حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به مرتبه‏های بالای ایمان رسیده و در شمار رجعت کنندگان باشد. هم‏چنین در روایات فراوانی، مداومت بر دعاها و انجام کارهایی برای بازگشت در هنگام حکومت حضرت مهدی+ توصیه شده که خود نیز جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است.


 



      

رجعت از دیدگاه شیعه

بسم رب المهدی(عج)

رجعت از دیدگاه شیعه

روایات زیادی از اهل بیت: درباره رجعت به دست ما رسیده، نشان می‏دهد که رجعت از اعتقادات شیعه، و از جایگاه بسیار والایی برخوردار است تا جایی که برخی از این احادیث، انکار کننده رجعت را، از دایره تشیع خارج می‏داند.

برخی آن را از عقاید مسلّم و جزو ضروریات مذهب شیعه شمرده‏اند و برخی دیگر نیز، اگرچه آن را جزو ضروریات ندانسته‏اند، انگار آن را نیز جایز نمی‏دانند. این گروه، دیدگاه خود را با استناد به روایاتی اثبات می‏کنند. برخی از این روایات عبارتند از: امام صادق7 فرمود:

«لَیْسَ منّا مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِمکَرّتِنا»؛[1]

از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد.

نیز در روایتی دیگر، امام صادق7 یکی از شرایط ایمان را اعتقاد به رجعت دانسته و می‏فرماید:

«مَن أَقَرَّ بسبعة أشیاءَ فهو مؤمن... الایمان بالرجعة»؛[2]

هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مؤمن است. [که یکی از آنها] ایمان به رجعت است.

شیخ طوسی در این زمینه می‏نویسد:

«یَرجِع نبیُّنا و أئمّتُنا المعصومون فی زمان المهدی+ مع جماعةٍ من الأمم السابقة و اللاحقة؛ لإظهار دولتهم و حقهم، و به قَطَعت المتواتراتُ من الروایات و الآیات؛ لقوله تعالی: )وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا(، فالاعتقاد به واجب»؛[3]

پیامبر ما و ائمه معصومین: همراه با گروهی از امت‏های گذشته و آینده باز خواهند گشت و آیات و روایات فراوانی بر این اعتقاد دلالت دارد و خداوند فرمود: «و روزی که برمی‏انگیزیم از هر امتی گروهی را»، پس اعتقاد به رجعت واجب است.

علامه مجلسی; می‏فرماید:

«همانا اعتقاد به رجعت در همه عصرها مورد اجماع شیعه بوده، و این مسأله مانند خورشید در وسط روز معلوم است».[4]

در جایی دیگر فرمودند:

بدان که از جمله اجماعیات شیعه، بلک ضروریات مذهب حقه، حقیقت رجعت واجب است.[5]

شیخ فخرالدین طریحی اسدی، افزون بر بیان معنای رجعت، جایگاه آن را نزد شیعه اینگونه توضیح می‏دهد:

این [رجعت] از ضروریات مذهب امامیه است و شواهد قرآنی و روایات وارده از اهل بیت: در این زمینه، مشهورتر از آن است که لازم به یادآوری باشد. حتی از ائمه: وارد شده است: هر کس به رجعت ما اقرار نداشته باشد، از ما نیست.[6]

«رجعت از ضروریات مذهب شیعه است و نه از ضروریات اسلام...».[7]

مرحوم سید عبدالله شُبَّر نیز پس از بررسی آیات و روایات مربوط به رجعت، در پایان به عنوان نتیجه، آن را از ضروریات مذهب ائمه اطهار: دانسته و تصریح کرده ادله و اخبار وارده در مباحث مربوط به معاد، بیشتر از آن چه درباره رجعت ذکر شده نیست.[8]

علامه طباطبایی; می‏فرماید:

«روایات رجعت از طریق اهل بیت: به تواتر معنوی به ما رسیده است».[9]

سید مرتضی; می‏فرماید:

«از اعتقادات شیعه آن است که خداوند متعال هنگام ظهور امام مهدی+، گروهی از شیعیان را که از دنیا رفته‏اند بازمی‏گرداند تا به ثواب یاری و نصرت آن حضرت نایل شده و دولت او را مشاهده نمایند. همچنین گروهی از دشمنان را بازمی‏گرداند تا انتقامش را از آنان بستاند».[10]

شیخ صدوق; معتقد است: قول صحیح آن است که رجعت در میان امت‏های پیشین بوده است، و پیامبر6 فرمود: هر آنچه در بین امّت‏های پیشین اتفاق افتاده در این امّت نیز اتفاق خواهد افتاد، پس واجب است که در این امت نیز رجعت باشد.[11]

شیخ مفید; می‏فرماید:

«خداوند متعال گروهی از امّت محمد6 را بعد از وفاتشان و قبل از روز قیمات محشور خواهد نمود، و این عقیده مختص به آل محمد6 است و قرآن نیز بر آن شاهد می‏باشد».[12]


 



[1]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 458، ح 4583.

[2]. وسائل الشیعه، ج 20، ص 420؛ بحار الانوار، ج 53، ص 121.

[3]. رسالة العقاید الجعفریه، ص 250.

[4]. بحار الانوار، ج 53، ص 123.

[5]. حق الیقین، مقصد نهم.

[6]. مجمع البحرین، ج 2، ص 679.

[7]. تفسیر نمونه، ج 15، ص 561.

[8]. ر.ک: سید عبدالله شُبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ص 337.

[9]. تفسیر المیزان، ج 2، ص 107.

[10]. رسائل الشریف المرتضی، ج 1، ص 25.

[11]. اعتقادات صدوق، ص 41 و 42.

[12]. مسائل السرویه، ص 32؛ بحار الانوار، ج 53، ص 136.



      

ادله‏ ی قرآنی بر وقوع رجعت در آخرالزمان

بسم رب المهدی

ادله‏ ی قرآنی بر وقوع رجعت در آخرالزمان

در کتاب سلیم بن قیس هلالی آمده است:

«ابان می‏گوید: بعد از آن که ابوطفیل را در منزلش ملاقات کردم، درباره «رجعت» از عده‏ای از اهل بدر و از سلمان، ابوذر، مقداد و اُبَّی بن کعب برایم مطالبی نقل کرد.

ابوطفیل گفت: مطالبی که از اینان شنیده بودم در کوفه خدمت علی بن ابی‏طالب7 عرضه کردم، آن حضرت به من فرمود: این علم خاصی است که امت در جهل به آن و ردّ علمش به خداوند تعالی وسعت دادند. سپس حضرت آنچه آنان به من خبر داده بودند، تأیید فرمود و در این باره آیات بسیاری از قرآن برایم خواند و آنها را تفسیر فرمود، به طوری که یقین من به روز قیامت قوی‏تر از یقینم به رجعت نبود.[1]

در اینجا به برخی از آیات اشاره می‏کنیم:

الف) آیه اول

)وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ(؛[2]

«و آن روز که از هر امتى، گروهى از کسانى را که آیات ما را تکذیب کرده‏اند محشور مى‏گردانیم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپیوندند».

بررسی آیه

شیخ طوسی و شیخ مفید آیه فوق را درباره رجعت در آخرالزمان دانسته‏اند.[3] و[4]

از ابن عمیر از حماد از امام صادق7 نقل کرده است که فرمود:

ما یقول الناس فی هذه الآیة )وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا(؟ قلت: یقولون: إنّه فی القیامةِ، قال: «لیس کما یقولون: إنّها فی الرجعةِ. أیَحشُر اللهُ فی القیامةِ من کلِّ أمّةٍ فوجاً و یَدعُ الباقین؟ إنّما آیة القیامة )وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا(؛

مردم درباره آیه)وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا( چه می‏گویند؟ گفتم: می‏گویند: این آیه درباره قیامت است. فرمود: نه. این طور که آنان می‏گویند نیست، بلکه درباره رجعت است. مگر خدای تعالی در قیامت، از هر امتی فوجی را محشور و بقیه آن امت‏ها را رها می‏کند؟ با این که خودش فرموده: )وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا( آنان را محشور کردیم واحدی را از قلم نینداختیم.

ابوالفتح رازی نیز گوید:

عبدالله بن عباس گفت اصحاب ما به این آیه تمسک کردند در درستی رجعت و گفتند خدای متعال در این آیه گفت: روزی باشد که ما زنده کنیم از هر گروهی جماعتی را و این نه روز قیامت باشد؛ برای آن که روز قیامت همه خلایق را حشر کنند، چنان‏که )وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا( و گفت: )وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا( و این روز، جزء آن روز باشد و به هر حال امام صادق7 را پرسیدند که در رجعت حق تعالی که را زنده کند؟ گفت: دو گروه را «مَن مَحضَ الإیمانَ محضاً أو مَحضَ الکفرَ محضاً».[5]

ب) آیه دوم

)قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ(؛[6]

«مى‏گویند: «پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدى و دو بار ما را زنده گردانیدى، به گناهانمان اعتراف کردیم، پس آیا راه بیرون شدنى [‏از آتش] هست؟».

بررسی آیه

در تفسیر قمی در ذیل این آیه، چنین نقل کرده است:

«و قال علی بن ابراهیم فی قوله: )رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ...( قال الصادق7: «ذلک فی الرجعة» این رجعت است».[7]

مفسّران در اینکه (دو بار میراندن) و (دو بار زنده کردن) چیست؟ چندین تفسیر ذکر کرده‏اند که از میان همه آنها، دو احتمال قابل ذکر است:

1. منظور از دو بار میراندن، مرگ در پایان عمر و مرگ در پایان برزخ است، و منظور از دو مرتبه زنده شدن، احیای برزخی و احیای در قیامت می‏باشد.

2. منظور از مرگ نخستین، مرگ قبل از وجود انسان در دنیاست، چراکه پیش‏تر خاک بود. بنابراین، زندگی اول، زندگی این دنیا می‏

کسانی که این تفسیر را برگزیده‏اند، به آیه 28 سوره بقره نیز استدلال کرده‏اند که می‏گوید:

)کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(؛[8]

«چگونه خدا را منکرید؟ با آنکه مردگانى بودید و شما را زنده کرد؛ باز شما را مى‏میراند ‏[‏و‏] باز زنده مى‏کند؛ [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مى‏شوید».

ج) آیه سوم

)وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ(؛[9]

«و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن، که به یقین در این ‏[‏یادآورى‏] براى هر شکیباىِ سپاسگزارى عبرت‏هاست».

بررسی آیه

برخی مفسران، ذیل این آیه چنین نوشته‏اند:[10]

اضافه ایام به الله، اشاره به روزهای سرنوشت‏ساز و مهم زندگی انسان‏هاست که به دلیل عظمتش، به نام الله اضافه شده است و نیز به خاطر این که نعمتی بزرگ، شامل حال قوم و ملتی شایسته، و یا مجازاتی بزرگ و دردناک، دامنگیر ملتی سرکش و طغیانگر شده است که در هر دو صورت، شایسته تذکر و یادآوری است.

در روایات فراوانی، مصادیق این آیه به روزهای ظهور حضرت مهدی+، روز رجعت و روز قیامت شمرده شده است. البته قابل ذکر است که هرگز اینگونه احادیث دلیل بر انحصار نیست، بلکه بیان قسمتی از مصداق‏های روشن آیه است:

شیخ صدق با ذکر سند، روایتی را نقل کرده است:

«ایامُ اللهُ عزّوجلّ ثلاثةٌ: یومٌ یقوم القائم+، و یومُ الکرّةٌ و یومُ القیامة».[11]

امام باقر7 می‏فرمود:

«ایام [روزهای خدا] سه تاست: روزی که حضرت قائم+ قیامت خواهد کرد، روزی که رجعت به وقوع می‏پیوندد، و روز قیامت».[12]

نتیجه سخن

آیا از نظر قرآن رجعت امکان‌پذیر است؟ دلایل قرآنی زیادی وجود دارد که بحث رجعت از دیدگاه شیعه را استنباط می‌کند: آیاتی که درباره «رجعت» به آن استدلال شده است؛ به چند گروه تقسیم می‌شود:

الف: آیاتی که در موضوع «رجعت» ظهور دارد؛ مانند سوره نمل آیه 83 که می‌فرماید: «وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوجَاً مِمَّن یُکَذَبُ بآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعون» ای رسول به یاد امت آر، روزی را که خلق به عرصه قیامت از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می‌کنند برانگیزم و آنها بازداشته خواهند شد.

ب: آیاتی که ظاهرشان دلایتی بر «رجعت» ندارد، ولی با توجه به تفاسیر معصومان(ع) با مسأله «رجعت» پیوند می‌خورند و شیعه که نظر ائمه اطهار(ع) را درباره آیات قرآن سند می‌داند، این آیات را نیز دلیل و مدرکی که بر اثبات رجعت می‌داند؛ مانند سوره انبیاء آیه 95 می‌فرماید: «و حرامٌ علی قَرْیَةٍ أَهلکناها أنهَّمُْ لا یَرجِِعْون» و اهل دیاری را که هلاک گردانیدیم دیر زندگانی بر آنها حرام و هرگز به دنیا باز نخواهند گشت.

ج: آیاتی که مضمون آنها درباره وقوع «رجعت» در امت‌های گذشته است. این آیات نیز همواره با احادیثی که بر این امر دلالت دارد، «رجعت» را اثبات می‌کند، مانند سوره آل عمران آیه 49 می‌فرماید: «و رَسولاً إلی بَنیِ اسرائیلَ أنّیِ قّد جئتُکُمُ بِآیَةٍ مِن رَّبّکُمْ...»

و او را به رسالت به سوی بنی‌اسرائیل فرستند که به آنان گوید من از طرف خدا معجزه‌ای آوردم و آن معجزه این است که از گل مجسمه مرغی ساخته و بر آن نفس قدسی بدمم تا به امر خدا مرغی گردد و کور مادرزاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم و مردگان را به امر خداوند زنده کنم و به شما از غیب خبر دهم که در خانه‌هاتان چه می‌خورید و چه ذخیره می‌کنید این معجزات برای شما حجت و نشانه حقانیت من است اگر اهل ایمان هستید.

همچنین آیات 56، 73، 243 و 259 سوره بقره مضمون آنها درباره وقوع «رجعت» در امت‌های گذشته است.



[1]. سلیم بن قیس هلالی، ص 561.

[2]. احقاف، 33.

[3]. تبیان، ج 8، ص 120.

[4]. المسایل السرویه، ص 32.

[5]. روح الجنان، ج 8، ص 424.

[6]. غافر، 11.

[7]. تفسیر قمی، ج 2، ص 256.

[8]. بقره، 28.

[9]. ابراهیم، 5.

[10]. ر.ک: تفسیر نمونه، ذیل آیه شریفه.

[11]. خصال، ص 108.

[12]. معانی الاخبار، ص 365؛ روضة الواعظین، ص 392.



      
<      1   2