href="http://linux-web.ir" title="خرید هاست لینوکس" target="_blank">خرید هاست لینوکس!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> علی بامری - علی بامری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیرباریدی باران...

بسم رب المهدی( عج )

 

 

دیــــربــــاریــدی دیــر...

 

 آهـــــای

 ای بـــاران 

 بـــا تو هستــم... 

صدایــــم را میـــشنوی  

یــک هفتــه ایســـت که دیـــگر صــدای شش مــاهه نــمی آیـــد... 

یـــک هفتـــه ایست که مشک ســـقا تیـــر خورده اســت...

 دیـــر بــاریدی باران.....

 حـــال که میــباری ببــار

 که به بـــهانه تـــو 

اشـــک چشــمان زینب

 بی بـــهانه بــبارد ...

 

 

 

السلام علی طفل الرضیع الصغیر



      

برگشت کاروان

بسم رب المهدی( عج )

 

برگشت کاروان

 

وقتی کاروان برگشت مدینه، عجب جلوه ای است، از این طرف کربلائی ها با محوریت حضرت زینب (سلام الله علیها) دارند می آیند، از طرفی دیگر مدینه ای ها با ام البنین دارند می آیند، همه منتظر بودند ببینند این دو تا خانم به هم می رسند، چه کار می کنند؟ وقتی رسیدند از راه دور، این دو بانوی رشیده دو تا زانوهاشون سست شد، همدیگر را بغل کردند ... .

ام البنین فرمود: زینب جان ! تو روضه بخوون، من گریه کنم.

بی بی جان ! خیلی سخته، باشه بگو، من می خوام تو روضه بخونی من گریه کنم ... .

ام البنین خوب شد نیومدی، یه جای بلندی بود، اومدم بالای بلندی، دیدم دور حسین (علیه السّلام) حلقه زدند، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زد، ... .

 

منبع:کتاب گلواژه های روضه



      

چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا(ع) را بدهیم؟

بسم رب المهدی( عج )

 

چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا(ع) را بدهیم؟ مگر نفرمود کسی را به خاطر جرم دیگری مجازات نمی‌کنم؟ آیا این تناقض نیست؟ شاید ما دلمان نمی‌خواست به این دنیا بیاییم!

 

پاسخ:

 

برای روشن شدن موضوع باید به چندین نکته توجه نمود. از جمله:

 

الف – سؤال، مشورت و نظرخواهی برای کسی است که به آن نیاز دارد و خدواند علیم، حیکم، هستی و کمال محض و غنی است. لذا نیازی به نظرخواهی و مشورت یا کسب اجازه ندارد. پس در مورد خلقت خود از کسی نظرخواهی نکرده و با کسی مشورت ننموده و نمی‌نماید.

 

ب – بسیاری گمان می‌کنند که هبوط حضرت آدم و حوا (ع) به زمین به خاطر گناهشان بوده است. لذا از یک سو این هبوط را نوعی عذاب قلمداد می‌کنند و از سوی دیگر معترض می‌گردند که ما چرا باید به خاطر گناه آنها از بهشت رانده شده و در زمین زندگی کنیم؟! در حالی که اصلاً چنین نیست. بلکه خداوند قبلاً از خلقت حضرت آدم (ع) به ملائکه فرمود که می‌خواهم در زمین «خلیفه» قرار دهم و همین امر موجب سؤال آنها شد که چرا یک آدم خلق شده از خاک را خلیفه می‌کنی؟! ما را خیلفه قرار بده که فاقد نیازهای مادی و تبعات آن هستیم و تو را تسبیح می‌کنیم:

«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» (البقره، 30)

ترجمه: و چون پروردگارت بفرشتگان گفت: من می‌خواهم در زمین جانشینى بیافرینم گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مى‏آورى که تباهى کنند و خون‌ها بریزند؟ با اینکه ما تو را به پاکى مى‏ستائیم و تقدیس مى‏گوییم؟ گفت من چیزها میدانم که شما نمیدانید.

 

ج – آن بهشتی که حضرت آدم (ع) با همسرش حوا (ع) در آن زندگی می‌کردند، آن بهشت اخروی نبوده است. چرا که نه به آن شیطان راه دارد و نه از آن کسی اخراج می‌گردد. مضاف بر این که آن بهشت در قیامت برپا می‌شود. بلکه آنها در «جنت» زندگی می‌کردند که ممکن است در همین زمین بوده باشد و یا در نهایت جنت برزخی. جنت یعنی جای سر سبز و خوش.

 

د – مسلماً خداوند علیم و حکیم و رئوف و رحیم، کسی را به خاطر خوردن گندم یا سیب یا هر چیز دیگری از بهشت بیرون نمی‌کند. بلکه آن چه از آن منع شدند، توجه به نفس بوده که موجب بیرون ریختن طمع، آز، حرص و بالتبع اختلاف، نزاع، چشم و هم چشمی، حسادت، بخل و ... می‌گردد. لذا می‌فرماید چون از آن خوردند، عورت‌شان (یعنی عیب‌هایشان) به آنها نمودار شد (فعال شد):

«فَأَکَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى»‏ (طه، 121)

ترجمه: سر انجام هر دو از آن درخت خوردند و عورتهایشان به ایشان نمودار شد و بنا کردند از برگهاى بهشت به خودشان بچسبانند، آدم نافرمانى پروردگار خویش کرد و از راه برفت.

 

ھ – در عین حال هیچ یک از ما [فرزندان آدم و حوا –ع] تقاص گناه آنان را نمی‌دهیم. هر انسانی به صورت مستقل برای «خلیفة‌اللهی» آفریده شده است. چنان چه فرمود:

«أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلیلاً ما تَذَکَّرُونَ» (النمل، 62)

ترجمه: یا (کیست) آن که درمانده، وقتى که او را بخواند اجابتش کند و محنت از او بر دارد و شما را جانشینان این سر زمین کند، چگونه با این خدا خدایى هست؟ چه کم است اندرز گیرى شما.

 

خداوند انسان را در بهترین شرایط و اندازه‌ها آفرید و برای رسیدن او به کمال و مقام جانشینی به غیر از هدایت تکوینی، انبیا، رسل، وحی و اهل بیت (ع) را برای هدایت تشریعی نازل نمود و دستور داد که انسان فقط او را بندگی کند و بندگی شیطان را ننماید، تا به این مقام برسد.

خداوند متعال در قرآن کریم به تمامی فرزندان حضرات آدم و حوا (ع) می‌فرماید: کاری نکنید که مثل پدر و مادرتان، از بهشت اخراج شوید. یعنی ما نیز ابتدا در بهشت زمینی قرار داریم و اگر در بندگی خدا و اطاعت از قوانین و بایدها و نبایدهای او ثابت قدم باشیم، زندگی ما در دنیا «بهشت» است و پس از مرگ نیز به «بهشت جاوید» منتقل می‌گردیم. منتهی انسان نیز مانند آدم و حوا (ع) فریب می‌خورد و از این بهشت به جهنم دنیا منتقل می‌گردد و اگر مانند آنها توبه نکند، به جهنم اخروی نیز منتقل خواهد شد:

«یا بَنی‏ آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (الأعراف، 27)

ترجمه: اى فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، لباس ایشان را از تن‏شان مى‏کند تا عورت‏هاشان را به ایشان بنمایاند، شیطان و دسته وى شما را از آنجایى مى‏بینند که شما نمى‏بینید، ما شیطانها را سرپرست کسانى قرار دادیم که ایمان نمى‏آورند.

این آیه‌ی کریمه دال بر آن است که همگان مانند آدم و حوا (ع) ابتدا در بهشت زمینی هستند و عیب‌هایشان نمودار نیست. ملبس به لباس تقوای فطری هستند. این لباس نورانی که بر تن آدم و حوا (ع) بود، لباس تقوا بود. آن که کنار رود، عیب‌ها و نقص‌ها نمودار و فعال می‌شوند و انسان مجبور می‌گردد که با لباس دنیا (تمثیل به برگ درخت) خود را بپوشاند. یعنی به جای خوبی‌ها، با بدی‌ها و سختی‌های دنیا درگیر شود تا بتواند نفس حیوانیش را کنترل کند و عیب‌هایش را بپوشاند:

«یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ» (الأعراف، 26)

ترجمه: اى فرزندان آدم! ما بر شما لباسى فرو فرستادیم که عورت‏هاى شما را مى‏پوشاند و نیز پوششى زیبا نازل کردیم، و لباس تقوا بهتر است که آن از آیات خدا است، شاید ایشان متذکر شوند.



      

عیدسعیدغدیرخم مبارک

???

الْیَوْم َأَکْمَلْت ُلَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی ‏وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا

 

(مائده -3)

 

امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما پسندیدم.

 

به نظر شما بزرگ ترین و با ارزش ترین نعمتی که خداوند به ما بخشیده، چیست؟

 

منظور از اسلام در آیه ی بالا چیست؟ به بیان دیگر ما باید تسلیم چه کسی باشیم تا خداوند از ما راضی باشد؟

 

وآیا حتی با کمی تدبر در این آیه نمی توان حقایقی را که بسیاری سعی در حذف و یا محو آن از تعالیم اسلامی را دارند، روشن کرد؟!

 

پیامبر خدا در روز غدیر میان مسلمانان سه بار فریاد برآوردند که:

 

«إِنَّ کَمَالَ الدِّینِ وَ تَمَامَ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِإِرْسَالِی إِلَیْکُمْ بِالْوَلَایَةِ بَعْدِی لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَیْهِ السَّلَام‏»

 

« بدانید کمال دین و اتمام نعمت و رضای خداوند به فرستادن من به سوی شما برای ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از خودم است.»

 

امام صادق علیه‌السلام در مورد این آیه می فرمایند که اکمال دین و اتمام نعمت، به ولایت ما اهل بیت است و آن اسلامی که خدا از آن راضی است، تسلیمِ ما بودن است.

 

عید سعید غدیر بر همگان مبارک باد 

 

-------------------------------



      

پندار غلط

بسم رب المهدی( عج )

 

پندار غلط

 

سوره مبارکه قیامه

آیه شریفه 3

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ

 

معنای آیه:

آیا انسان گمان می کند خداوند نمی تواند پس از مرگ و پوسیدن استخوان ها او را زنده کند؟

 

پیام آیه:

هر سال در زمستان می بینیم که گیاهان همچون چوب های بی جان می شوند و بار دیگر در بهار زنده می شوند آیا این نمونه ای از مرگ و زندگی دوباره ی ما نیست؟



      

دو ثمره همنشینی باقران

بسم رب المهدی ( عج )

 

دو ثمره همنشینی باقران

 

قال علی علیه السلام :

ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَهٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَهٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .

هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی .

 

نهج البلاغه خطبه 176



      

قناعت

بسم رب المهدی( عج )

قناعت

 

 

قال علی بن الحسین علیهما السلام:

مَنْ قَنِعَ بِمَا أَقْسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاس‏

 

هر کس قناعت کند به آنچه خدا به او داده است از بى ‏نیازترین مردم مى‏ باشد.

منبع: بحار الأنوار جلد ‏66صفحه 402باب 38

 

روزی (شبلی) به مسجد رفت تا نماز بخواند ، در آن مسجد کودکان مشغول کتابت بودند . وقت نان خوردن آنها بود و با هم نان میخوردند.

دو کودک ، نزدیک شبلی نشسته بودند ، یکی فرزند ثروتمندی بود و دیگری فرزند فقیری .

پسر ثروتمند مقداری حلوا داشت و پسر فقیر ، مقداری نان خشک ، پسر ثروتمند حلوا می خورد و پسر فقیر از او حلوا می خواست.

پسر ثروتمند به پسر فقیر گفت: اگر حلوا می خواهی باید سگ من باشی . و او قبول کرد .!

پسر ثروتمند گفت : پس صدای سگ درآور! آن بیچاره ، صدای سگ در آورد و او مقداری حلوا پیش پسر فقیر انداخت. و این کار چند بار تکرار شد ...

شبلی به آنها نگاه میکرد و می گریست ! مریدان از او پرسیدند : برای چه گریانی؟

گفت: نگاه کنید که طمع چه بر سر مردم می آورد ، اگر آن پسر فقیر به همان نان خشک قناعت می کرد و به حلوای آن پسر طمع نمی ورزید ، هرگز سگ فردی همانند خود نمی شد.



      

چهاراصل زندگی

بسم رب المهدی( عج )

 

از امام صادق(ع) پرسیدند برنامه زندگی خود را بر چه بنا کردید؟ 

فرمودند بر چهار اصل:

1. دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد، پس تلاش کردم؛

2. و دانستم که خدا مرا می‌بیند، پس حیا کردم؛

3. و دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس آرام شدم؛

4. و دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.

بحار الانوار، ج 75، ص 228؛ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 172.

.



      

مثل زغال های خاموش

بسم رب المهدی( عج )

 

 مثل زغال خاموش!

 

زغال‌های خاموش را کنار زغال‌های روشن می‌گذارند تا روشن شوند، چون همنشینی اثر دارد.

ما هم مثل همان زغال‌های خاموشیم؛ پس اگر کنار کسانی بنشینیم که روشن‌اند، نورانیتی دارند و گرما و حرارتی دارند، ما هم به طفیل آن‌ها روشنی می‌گیریم و گرما و حرارتی پیدا می‌کنیم، وگرنه در قیامت حسرت می‌خوریم.

یکی از حرف‌های جانسوز اهل جهنم همین است:

ای کاش با فلانی رفیق نبودم و با او نمی‌نشستم. او تاریک بود و مرا هم مثل خود تاریک کرد.

یعنی ای کاش رفیقی سر راهم سبز می‌شد که خود سبز بود، روشن بود، صفا و نوری داشت تا من هم از پرتو او طرفی می‌بستم.

 

 

 



      

شش چیزازخداوشش چیزازبنده

بسم رب المهدی( عج )

 

شش چیز از خدا ، شش چیز از بنده

 

آیت الله مجتهدی( ره )فرمودند:

 

خداوند

در حدیث قدسی می فرماید: « ای بندگان من، شش چیز از من است و شش چیز از شماست.» 

 

 

1بلا و گرفتاری از من است و صبر از شماست. 

 

وقتی دچار بلا و گرفتاری می شوید، مصیبت می بینید، داغ اولاد می بینید، مالت آتش می گیرد، اینها از من است. من صلاح دانسته ام این اتفاقات رخ بدهد، اما صبر از شماست. از من بلا از شما صبر. پس چاره ای نیست، وقتی بلا نازل می شود، باید صبر کنیم. 

 

در قرآن هم آمده است: قطعا همه ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگان. 

 

 

2مغفرت و بخشایش از من است و توبه از شماست. 

 

3رزق و روزی از من است و شکرگذاری از شما. 

 

4بهشت از من است و طاعت و بندگی از شما. 

بهشت را که مفتی به کسی نمی دن، باید اطاعت و عبادت خدا کنی تا به بهشت بروی.

 

5قضا و قدر از من است، ولی رضایت و راضی بودن به قضا و قدر الهی از شماست.

 

6اجابت از من است و دعا از شماست.   

 

منبع: در محضر مجتهدی، جلد دوم ، صفحه 59 الی 60

 

 

برای تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی ارواح طیبه شهدا صلوات

 



      
<      1   2   3   4   5   >>   >