href="http://linux-web.ir" title="خرید هاست لینوکس" target="_blank">خرید هاست لینوکس!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> ضرورت شناخت اعجاز قرآن‏ - علی بامری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ضرورت شناخت اعجاز قرآن‏

به نام خدا

ضرورت شناخت اعجاز قرآن‏

قرآن کریم، بیکرانه است، و قلمروهاى گونه‏گون دارد، لکن شناخت اعجاز آن ابتدایى‏ترین، اصیل‏ترین و ضرورى‏ترین شناخت‏هاست چون:

1- میلیونها مسلمان بر این باورند که قرآن معجزه است. این باور، باید متکى بر بینشى استدلالى، آگاهانه و دلیلمند باشد نه تقلیدگرایانه یا تعبدى. ما هم براى خویش و هم براى آگاهاندن دیگران به ویژه غیر همکیشان، نیاز شدید به استدلال فراگرد اعجاز قرآن داریم.به همین انگیزه بوده است که برخى از علماء اهل سنت شناخت اعجاز قرآن را واجب کفائى شمرده‏اند.به طور کلى هر پذیرش و هر نقد و انکارى باید آگاهانه و عاقلانه باشد و پذیرش اعجاز قرآن نیز باید اینگونه باشد.

2- قرآن، سند نبوت پیامبر گرامى است خود سندیت قرآن متکى به معجزه بودن آنست بدین معنا اعجاز قرآن هم سند خود قرآن است، و هم سند نبوت پیامبر گرامى- صلى اللّه علیه و آله و سلم.علامه طباطبائى فرموده‏اند: «این بحث (معجزه) عقلى است و تنها از راه استدلال عقلى مى‏توان آن را ثابت کرد، و هیچگونه تعبد و تقلیدى در آن تأثیر ندارد. زیرا اگر هم فرض کنیم که نبى یا امام معصومى به وجود معجزه با صراحت خبر دهد، ثبوت صدق خبر وى از راه عصمت نبوت، و ثبوت نبوت نیز از راه معجزه خواهد بود، و بالأخره مى‏رسد به جایى که خودبه‏خود باید ثابت شود نه از راه تعبد و تقلید.» اعجاز از نظر عقل و قرآن نوشته علامّه طباطبائى/ 6.

هست قرآن مر تو را همچون عصا

 

کفرها را بر درد چون اژدها

     

مولوى‏

3- معجزات پیامبران پیشین در مقاطع ویژه‏اى از زمان اتفاق افتاده و سپرى شده است، اینک ما براى تصدیق پیامبران پیشین نیز باید به اعجاز قرآن تکیه کنیم چون تنها قرآن معجزه جاویدان است.

4- باور به رسول اکرم- صلى اللّه علیه و آله و سلم- انگیزه باور به امامان پاک است ولى اساس اعتقاد به رسول خدا تصدیق اعجاز قرآن است، پس اعجاز قرآن، انگیزه به واسطه تصدیق ائمه- علیهم السلام- نیز هست.

5- معجزات پیامبران پیشین هیچگاه کتاب نبوده است تنها کتاب معجزه و تنها معجزه کتاب، قرآن است. در میان همه معجزات پیامبران، تنها قرآن، است که کتاب است و ماهیت فرهنگى، عقلى و علمى دارد.

انسان همزمان ما که در تهاجم بیدریغ فرهنگها، همه اصالتهاى خویش را از دست داده است، چون کویرى عطشناک معجزه فرهنگى را انتظار مى‏کشد، و انسانى که در قربانگاه فرهنگهاست به جز معجزه فرهنگى راهى ندارد.

6- هر کتابى در جهان، ویژگى بارزى دارد. که با آن ویژگى از کتابهاى دیگر، جدایى مى‏یابد، ویژگى بارز و اصیل قرآن، اعجاز آن است. این بزرگترین مرزى است، که به قرآن، اصالت ماورایى مى‏بخشد، و او را از همه کتابهاى موجود در جهان جدا مى‏کند.

7- بى‏تردید قرآن کریم کارسازترین کتاب در سرنوشت مردم جهان بوده است. قرآن نه تنها در سرنوشت مسلمانان تأثیر ژرف داشته بل در فرهنگ و تمدن و سرنوشت مردم جهان اثر گذارده، پس قرآن کریم به عنوان عامل اعجازگر در سرنوشت ملل جهان باید کاویده شود.

8- درک و شناخت آگاهانه اعجاز قرآن، پذیرش آن را آسان مى‏کند، بدان قداست مى‏بخشد. برتریها و شگفتیهایش را به تبلور مى‏نشاند آن را از قلمرو چیزهاى عادى فراتر مى‏برد و فرآیندهاى بسیارى را در پى‏دارد.

در روند تاریخ اسلام، برخى باور به «صرفه» داشته‏اند، معتزله از این گروهند. باورمندان به «صرفه» مى‏گویند: خداوند متعال مردم را از مانندآورى براى قرآن باز مى‏دارد. و گر نه مردم مى‏توانستند مانندآورى کنند. این عقیده، بازتاب‏هاى فاسد بسیارى دارد:

الف- بر این اساس، قرآن، معجزه نیست بل خداوند، معجز است.

ب- بنا بر این باور، باید همه والاییها و شگفتیهاى خارق‏العاده قرآن را نادیده بگیریم، و بگوییم: قرآن، عادى است و توان مانندسازى هست لیکن خدا مانع است.

ج- براساس عقیده به «صرفه» قرآن یک تافته جدا بافته‏ایست در میان همه معجزات، چون هیچ‏کس نسبت به معجزات دیگر، «صرفه» را نپذیرفته و معلوم نیست چرا عقیده به صرفه یک دفعه درباره قرآن پدید آمده است.

د- عقیده به صرفه را (نسبت به قرآن) نه عقل و علم مى‏پذیرد، نه جایى در روایات دارد.

***

خود بگیر این معجزه چون آفتاب‏

 

صد زبان و نام او ام الکتاب‏

     

مولوى‏

واژه معجزه از مصدر اعجاز است، و اعجاز، در لغت به معناى ناتوان یافتن، از دست رفتن، و به ناتوانى کشاندن است.

معجزه در بینش و فرهنگ اعتقادى ما به معناى کار شگفتى است که پیامبران، علیرغم قانونمندیهاى طبیعى و عادى براى اثبات ادعاى خویش انجام مى‏داده‏اند. انجام آن کار شگفت همزمان با ادعاى پیامبرى بوده، و دیگران از انجام آن کار ناتوان بوده‏اند.

«معجزه» از سویى پیوند ماورایى پیامبران را اثبات مى‏کرده، و از دیگر سو انگیزه گرایش توده‏ها مى‏شده است. این کار شگفت (معجزه) براساس لطف و حکمت خداوندى از دست غیر پیامبران برنمى‏آید. به همین انگیزه «معجزه» بهترین سند براى شناسایى و آزمایش پیامبران است. و در این راستاست که پیوسته ادعاى پیمبرى با ارائه معجزه و یا با درخواست معجزه همراه بوده است.

واژه عجز (ناتوانى) و مشتقات آن در قرآن، شریف آمده است ولى نه براى تبیین اعجاز قرآن مانند «أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ» آیه 31 سوره مائده.و «فَلَیْسَ بِمُعْجِزٍ فِی الْأَرْضِ». آیه 32 سوره احقاف.

در تعریف معجزه گفته‏اند: «امر خارق العاده، مقرون بالتحدى سالم عن المعارضه» معجزه کارى است علیرغم قانونمندیهاى عادى همراه با دعوت به همانندآورى و سالم از معارضه.

واژه معجزه در قرآن پایدار، براى خود قرآن یا معجزات پیامبران به کار نیامده است، لیکن خداوند، نسبت به قرآن «تحدّى» کرده است. «تحدّى» یعنى دعوت به مانندسازى و همانندآورى.

آیات تحدّى‏

«قُلْ فَأْتُوا بِکِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى‏ مِنْهُما».سوره قصص، آیه 49.

بگو: کتابى از جانب خدا بیاورید که از این دو، هدایت‏کننده‏تر باشد.

«فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کانُوا صادِقِینَ».سوره طور، آیه 34.

اگر راست مى‏گویند سخنى همانند قرآن بیاورند.

«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً».سوره اسراء، آیه 88.

بگو: سوگند؛ اگر انس و جن گرد آیند تا همانندى براى قرآن بیاورند، نمى‏توانند حتى اگر برخى پشتوانه برخى دیگر قرار گیرند.

«أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ». سوره هود، آیه 13.

آیا کفرپیشگان مى‏گویند: رسول، قرآن را به هم بافته، بگو اگر راست‏مى‏گویید هر که را غیر خدا مى‏خواهید دعوت کنید، و ده سوره همانند قرآن بیاورید.

«وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ». سوره بقره، آیه 23.

در این آیه خواسته شده است که همانند یک سوره قرآن را بیاورند.

گفت گر آسان نماید این به تو

 

اینچنین آسان یکى سوره بگو

 


مطلب بعدی : جوانی وقران