سوگوارى در فراق عزیزان
حزن و اندوه در فراق عزیزان خاستگاه فطرى دارد و در همه جامعهها این پدیده مشهود است.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله هنگام مرگ فرزند دلبندش ابراهیم مىگریست و فرمود:
«تَبکِى العینُ ویَحزَنُ القلبُ ولا نقولُ ما یُسْخِطُ الرّبَّ و لولا انّه حقٌّ ووعدُ صدقٍ وأنّها سبیلٌ مأتیة لَحَزنّا علیک حُزناً شَدیداً أشدّ من هذا»سنن ابى داود، ج 1، ص 58؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 482.
چشم گریان است و دل اندوهگین، ولى آنچه خدا را به خشم آورد بر زبان نمىآوریم و اگر نبود که مرگ حق است و وعده صادق و راهى است که همه باید بروند اندوه ما بر تو بیش از این بود.
هنگامى که عثمان بن مظعون از دنیا رفت، پیامبر صلى الله علیه و آله بر جنازه او بوسه زد و گریست به گونهاى که اشک آن حضرتبر گونههایش جارى شد.
دخت پاک رسول خدا، فاطمه زهرا علیها السلام درکنار تربت پاک پدر ایستاد و مشتى از خاک قبر برداشت و آن را بویید و با چشمان گریان این دو بیت را سرود:
ما ذا على مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أحْمَدَ
|
|
أن لا یَشمُّ مَدى الزّمانِ غوالیا
|
صُبَّتْ عَلىَّ مَصائِبُ لَوْ أنّها
|
|
صُبَّتْ عَلى الأیّامِ صِرْنَ لَیالِیا
|
|
|
|
«آنکس که تربت پاک رسول خدا را ببوید، بر او چه باک اگر هیچ بوى خوشى را تا پایان عمر نبوید؟!»
«بر من مصایبى روى آورد که اگر بر روزها فرود مىآمد، به شب تیره تبدیل مىشدند».
گریه در فراق عزیزان اختصاص به پیامبر صلى الله علیه و آله و ذوىالقربى نداشته و گروه عظیمى از صحابه و تابعان در فراق دوستان خود گریستند که نقل آنها به درازا مىکشد.
حتى هنگامى که عبدالرحمن بن عوف بر گریه پیامبر در مرگ ابراهیم اعتراض کرد، حضرت فرمود: گریه من ناشى از عطوفت و رحمت است و کسى که رحم نکند بر او رحم نمىشود.
گریه بر فراق عزیزان منافات با صبر ندارد. یعقوب بزرگوار که پیراسته از گناه و خطاست در عین صبر در فراق یوسف، چهل سال گریست چنانچه فرمود:«فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ»یوسف، 18.
«من صبر زیبا خواهم داشت و در برابر گزارش شما فرزندان از خداوند یارى مىطلبم».
در عین حال قرآن درباره او مىفرماید:
«وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ»یوسف، 84.
«و چشمان او از اندوه- گریه- سفید شد، امّا خشم خود را فرو مىبرد».
تا آنجا که اسلام- در صورتى که مصیبت براى شخص گران و سنگین باشد- در مرگ پدر اجازه چاک زدن پیراهن را نیز داده است. روزى که امام هادى علیه السلام درگذشت، فرزند وى امام حسن عسکرى علیه السلام یقه خود را چاک زد. آنگاه که به حضرت اعتراض شد، حضرت فرمود: تو آگاه از حکم الهى نیستى، موسى بن عمران در مرگ هارون پیراهن را چاک زد.
درست است، آداب نخستین این است که در مرگ عزیزان داد و فریاد نشود و پیراهن چاک نگردد، ولى گاهى عظمت مصیبت براى فرد به قدرى سنگین مىشود که تاب و توان را از دست مىدهد، در این مورد اسلام به عنوان استثنا در مواردى اجازه مىدهد.