قناعت
بسم رب المهدی( عج )
قناعت
قال علی بن الحسین علیهما السلام:
مَنْ قَنِعَ بِمَا أَقْسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاس
هر کس قناعت کند به آنچه خدا به او داده است از بى نیازترین مردم مى باشد.
منبع: بحار الأنوار جلد 66صفحه 402باب 38
روزی (شبلی) به مسجد رفت تا نماز بخواند ، در آن مسجد کودکان مشغول کتابت بودند . وقت نان خوردن آنها بود و با هم نان میخوردند.
دو کودک ، نزدیک شبلی نشسته بودند ، یکی فرزند ثروتمندی بود و دیگری فرزند فقیری .
پسر ثروتمند مقداری حلوا داشت و پسر فقیر ، مقداری نان خشک ، پسر ثروتمند حلوا می خورد و پسر فقیر از او حلوا می خواست.
پسر ثروتمند به پسر فقیر گفت: اگر حلوا می خواهی باید سگ من باشی . و او قبول کرد .!
پسر ثروتمند گفت : پس صدای سگ درآور! آن بیچاره ، صدای سگ در آورد و او مقداری حلوا پیش پسر فقیر انداخت. و این کار چند بار تکرار شد ...
شبلی به آنها نگاه میکرد و می گریست ! مریدان از او پرسیدند : برای چه گریانی؟
گفت: نگاه کنید که طمع چه بر سر مردم می آورد ، اگر آن پسر فقیر به همان نان خشک قناعت می کرد و به حلوای آن پسر طمع نمی ورزید ، هرگز سگ فردی همانند خود نمی شد.