href="http://linux-web.ir" title="خرید هاست لینوکس" target="_blank">خرید هاست لینوکس!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> آذر 91 - علی بامری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفت راه آخرت و ذکر سالکانش و اسباب اعراض مردم از آن و آفات اعراض

صفت راه آخرت و ذکر سالکانش و اسباب اعراض مردم از آن و آفات اعراض‏

بدان که راه آخرت ظاهر است و راهبران معتمد و نشانهاى راه مکشوف و سلوکش آسان، و لیکن مردم از آن معرضند، وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‏ 1. اما سبب آسانى سلوک آنست که این راه همانست که مردم از آنجا آمده‏اند. پس آنچه دیدنیست یک بار دیده است و آنچه شنید نیست یک بار شنیده است و لیکن فراموش کرده است، وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً 2؛ و درین دقیقه میگوید: ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً 3. و در فراموشى از آن جهت بمانده است که چشمى که بآن چشم دیده است و گوشى که بآن گوش شنیده است باز نمى‏کند تا حالش بآن رسیده است، وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ‏ 4. چه اگر بشنیدى شنیده اول یاد کردى‏ کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ‏ 5. و اگر بدیدى دیده اول بشناختى، «من نظر اعتبر و من اعتبر عرف و اول الدین معرفته» 6. و اما سبب اعراض سه چیز است‏چنانکه گفته‏اند: «رؤساء الشیاطین ثلاثة» 7.

اول، شوائب طبیعت، مانند شهوت و غضب و توابع آن از حب مال و جاه و غیر آن، تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ 8.

دویم، وساوس عادت مانند تسویلات نفس اماره و تزیینات اعمال غیر صالحه بسبب خیالات فاسده و اوهام کاذبه و لوازم آن از اخلاق رذیله و ملکات ذمیمه، قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً 9.

سیم، نوامیس امثله، مانند متابعت غولان آدمى پیکر و تقلید جاهلان عالم نما و اجابت استغواء و استهواء شیاطین جن و انس و مغرور شدن بخدع و تلبیسات ایشان، رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ‏ 10. و ثمره اعراض در این جهان تنگى آن جهان و شقاوت جاودانى باشد، وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏، قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى‏ وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً، قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى‏ 11. و کدام شقاوت بود بالاى آنکه کسى نزدیک خداى تعالى منسى باشد و کورى در این موضع کورى دلست، فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ 12.

و آن را مراتبست: ختم و طبع و رین، خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 13، بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ‏ 14، کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 15. و این نهایت مراتب کورى است، گر چه مؤدیست بحجاب بزرگتر، کَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ‏ 16.

و بزرگترین آفات آنست که بیشتر کسانى که مردمان ایشان را از راهبران میشمرند از آن راه بیخبرند، یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیاوَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‏ 17. و متابعت ایشان الا ضلالت نیفزاید، وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ‏ 18. پس طالب سلوک و سالک را جز اعتصام بحبل الهى که، وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً 19. چاره نیست و تمسک جز بکلمات تامات او که‏ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ‏ 20 نیست‏ وَ کَفى‏ بِرَبِّکَ هادِیاً وَ نَصِیراً 21.

یادداشت‏ها

(1)- چه بسا نشانیها در آسمان و زمین که مردم بر آن مى‏گذرند و حال آنکه از آن روى گردانند. (یوسف 12/ 105)

 

(2)- و هرآینه با آدم از پیش پیمان بستیم، پس فراموش کرد (آن را ترک کرد) و او را پایدار نیافتیم. (طه 20/ 115)

 

(3)- به پس خویش بازگردید و نورى بجوئید. (حدید 57/ 13)

 

(4)- و اگر ایشان را بسوى هدایت بخوانى نمى‏شنوند، ایشان را مى‏بینى که به تو مى‏نگرند حال آنکه نمى‏بینند. (اعراف 7/ 198)

 

(5)- حقا که آن پندى است، پس هر که خواهد پند گیردش. (عبس 80/ 12)

 

(6)- هر که بنگرد پند گیرد و هر که پند گرفت بشناسد و آغاز دین شناخت خداست (حدیث)

 

(7)- سران شیطانها (دیوها) سه (دسته) اند. (حدیث)

 

(8)- آن جهان آخرت است که ما آن را براى آنها که در زمین برترى نجستند و تباهى نکردند قرار دادیم و سرانجام براى پرواپیشگان است.

 

(قصص 28/ 83)

 

(9)- بگو آیا شما را به زیانبارترین کارها آگاه کنم؟ (آن کار) کسانى است که تلاششان در زندگى دنیا گم شد. و خود مى‏پندارند که کارى نیکو کرده‏اند.

 

(کهف 18/ 104)

 

(10)- پروردگار ما، آنان که ما را گمراه کردند از جن و انس به ما بشناسان، تا در زیر پاهامان قرارشان دهیم، تا از فروتران باشند.

 

(فصلت 41/ 29)

 

(11)- و آنکه از یاد من روى گرداند پس براى او زندگى تنگى خواهد بود و روز

رستاخیز او را کور برانگیزیم، گوید پروردگارا چرا مرا کور بر انگیختى حال آنکه بینا بودم، خداوند گوید این چنین نشانه‏هاى ما بر تو آمد و تو آنها را از نظر دور داشتى همان‏سان امروز فراموش شده‏اى.

 

(طه 20/ 124)

 

(12)- پس براستى که چشمها کور نیستند بلکه دلهائى که در سینه‏هاست کورند (حج 22/ 46)

 

(13)- خدا بر دلهاشان مهر نهاد. (بقره 2/ 7)

 

(14)- بلکه خدا بر دلهاشان بخاطر کفرشان مهر نهاد. (نساء 4/ 155)

 

(15)- چنین نیست بلکه (گناه) بر دلهاشان چیره شده. (مطففین 83/ 14)

 

(16)- حقا که ایشان آن روز از پروردگارشان در پرده‏اند. (مطففین 83/ 15)

 

(17)- تنها نمودى از زندگى دنیا را مى‏شناسند و ایشان از جهان دیگر غافلند.

 

(روم 30/ 7)

 

(18)- و اگر بیشتر اهل زمین را پیروى کنى ترا از راه خدا گمراه میکنند، (زیرا) از چیزى حز گمان پیروى نمى‏کنند و جز دروغ نمى‏گویند.

 

(انعام 6/ 116)

 

(19)- و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید. (آل عمران 3/ 103)

 

(20)- سخن پروردگارت به راستى و عدل به اتمام رسید، دگرگون‏کننده‏اى براى سخنان او نیست. (انعام 6/ 115)

 

(21)- پروردگارت براى راه نمودن و یارى کردن بس است. (فرقان 25/ 31)

کتاب :آغازوانجام



      

صفت راه آخرت و ذکر سالکانش و اسباب اعراض مردم از آن و آفات اعراض

صفت راه آخرت و ذکر سالکانش و اسباب اعراض مردم از آن و آفات اعراض‏

بدان که راه آخرت ظاهر است و راهبران معتمد و نشانهاى راه مکشوف و سلوکش آسان، و لیکن مردم از آن معرضند، وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‏ 1. اما سبب آسانى سلوک آنست که این راه همانست که مردم از آنجا آمده‏اند. پس آنچه دیدنیست یک بار دیده است و آنچه شنید نیست یک بار شنیده است و لیکن فراموش کرده است، وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً 2؛ و درین دقیقه میگوید: ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً 3. و در فراموشى از آن جهت بمانده است که چشمى که بآن چشم دیده است و گوشى که بآن گوش شنیده است باز نمى‏کند تا حالش بآن رسیده است، وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ‏ 4. چه اگر بشنیدى شنیده اول یاد کردى‏ کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ‏ 5. و اگر بدیدى دیده اول بشناختى، «من نظر اعتبر و من اعتبر عرف و اول الدین معرفته» 6. و اما سبب اعراض سه چیز است‏چنانکه گفته‏اند: «رؤساء الشیاطین ثلاثة» 7.

اول، شوائب طبیعت، مانند شهوت و غضب و توابع آن از حب مال و جاه و غیر آن، تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ 8.

دویم، وساوس عادت مانند تسویلات نفس اماره و تزیینات اعمال غیر صالحه بسبب خیالات فاسده و اوهام کاذبه و لوازم آن از اخلاق رذیله و ملکات ذمیمه، قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً 9.

سیم، نوامیس امثله، مانند متابعت غولان آدمى پیکر و تقلید جاهلان عالم نما و اجابت استغواء و استهواء شیاطین جن و انس و مغرور شدن بخدع و تلبیسات ایشان، رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ‏ 10. و ثمره اعراض در این جهان تنگى آن جهان و شقاوت جاودانى باشد، وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏، قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى‏ وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً، قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى‏ 11. و کدام شقاوت بود بالاى آنکه کسى نزدیک خداى تعالى منسى باشد و کورى در این موضع کورى دلست، فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ 12.

و آن را مراتبست: ختم و طبع و رین، خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 13، بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ‏ 14، کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏ 15. و این نهایت مراتب کورى است، گر چه مؤدیست بحجاب بزرگتر، کَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ‏ 16.

و بزرگترین آفات آنست که بیشتر کسانى که مردمان ایشان را از راهبران میشمرند از آن راه بیخبرند، یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیاوَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‏ 17. و متابعت ایشان الا ضلالت نیفزاید، وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ‏ 18. پس طالب سلوک و سالک را جز اعتصام بحبل الهى که، وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً 19. چاره نیست و تمسک جز بکلمات تامات او که‏ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ‏ 20 نیست‏ وَ کَفى‏ بِرَبِّکَ هادِیاً وَ نَصِیراً 21.

یادداشت‏ها

(1)- چه بسا نشانیها در آسمان و زمین که مردم بر آن مى‏گذرند و حال آنکه از آن روى گردانند. (یوسف 12/ 105)

 

(2)- و هرآینه با آدم از پیش پیمان بستیم، پس فراموش کرد (آن را ترک کرد) و او را پایدار نیافتیم. (طه 20/ 115)

 

(3)- به پس خویش بازگردید و نورى بجوئید. (حدید 57/ 13)

 

(4)- و اگر ایشان را بسوى هدایت بخوانى نمى‏شنوند، ایشان را مى‏بینى که به تو مى‏نگرند حال آنکه نمى‏بینند. (اعراف 7/ 198)

 

(5)- حقا که آن پندى است، پس هر که خواهد پند گیردش. (عبس 80/ 12)

 

(6)- هر که بنگرد پند گیرد و هر که پند گرفت بشناسد و آغاز دین شناخت خداست (حدیث)

 

(7)- سران شیطانها (دیوها) سه (دسته) اند. (حدیث)

 

(8)- آن جهان آخرت است که ما آن را براى آنها که در زمین برترى نجستند و تباهى نکردند قرار دادیم و سرانجام براى پرواپیشگان است.

 

(قصص 28/ 83)

 

(9)- بگو آیا شما را به زیانبارترین کارها آگاه کنم؟ (آن کار) کسانى است که تلاششان در زندگى دنیا گم شد. و خود مى‏پندارند که کارى نیکو کرده‏اند.

 

(کهف 18/ 104)

 

(10)- پروردگار ما، آنان که ما را گمراه کردند از جن و انس به ما بشناسان، تا در زیر پاهامان قرارشان دهیم، تا از فروتران باشند.

 

(فصلت 41/ 29)

 

(11)- و آنکه از یاد من روى گرداند پس براى او زندگى تنگى خواهد بود و روز

رستاخیز او را کور برانگیزیم، گوید پروردگارا چرا مرا کور بر انگیختى حال آنکه بینا بودم، خداوند گوید این چنین نشانه‏هاى ما بر تو آمد و تو آنها را از نظر دور داشتى همان‏سان امروز فراموش شده‏اى.

 

(طه 20/ 124)

 

(12)- پس براستى که چشمها کور نیستند بلکه دلهائى که در سینه‏هاست کورند (حج 22/ 46)

 

(13)- خدا بر دلهاشان مهر نهاد. (بقره 2/ 7)

 

(14)- بلکه خدا بر دلهاشان بخاطر کفرشان مهر نهاد. (نساء 4/ 155)

 

(15)- چنین نیست بلکه (گناه) بر دلهاشان چیره شده. (مطففین 83/ 14)

 

(16)- حقا که ایشان آن روز از پروردگارشان در پرده‏اند. (مطففین 83/ 15)

 

(17)- تنها نمودى از زندگى دنیا را مى‏شناسند و ایشان از جهان دیگر غافلند.

 

(روم 30/ 7)

 

(18)- و اگر بیشتر اهل زمین را پیروى کنى ترا از راه خدا گمراه میکنند، (زیرا) از چیزى حز گمان پیروى نمى‏کنند و جز دروغ نمى‏گویند.

 

(انعام 6/ 116)

 

(19)- و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید. (آل عمران 3/ 103)

 

(20)- سخن پروردگارت به راستى و عدل به اتمام رسید، دگرگون‏کننده‏اى براى سخنان او نیست. (انعام 6/ 115)

 

(21)- پروردگارت براى راه نمودن و یارى کردن بس است. (فرقان 25/ 31)

کتاب :آغازوانجام



      
<      1   2   3