اشاره بثواب و عقاب و عدل او
اشاره بثواب و عقاب و عدل او
ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل او، بدین سبب، مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ 1، و همچنین، مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلَّا مِثْلَها 2، و در موضع دیگر: مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ 3.
اما قومى هستند که از حیز فضلاند، یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ 4 و بازاء ایشان آنها که، حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ 5. و قومى هستند که از حیز عدلند، فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ 6، و بازاء ایشان آنهائى که لاجرم، أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ 7 در شأن ایشان است. و همچنین قومى را، یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ 8 و قومى را، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ 9 و قومى را در ثواب، یُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ 10، و قومى را، یُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ 11. و این تفاوت بسبب تفاوتیست که در سیئات و حسنات باشد نسبت با هر قومى که، «حسنات الابرار سیئات المقربین» 12. و از سیئه آدم تا سیئهابلیس تفاوت بسیار است، در خبر است که، «ضربة على یوم الخندق توازى عمل الثقلین» 13. پس بالاى همه ثوابها ثواب کسانى است که بحکم آن جهان خودىخود را در بازند، «و فوق کل بر بر حتى یقتل الرجل فى سبیل اللّه» 14 همچنانکه بالاى همه عقابها عقاب کسانى است که بحکم آن جهانى خودىخود را زیان کنند، الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ 15. آنها که اعمال ایشان با ثواب متحد است اهل فوز اکبراند، فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ 16 ایشان راست، «ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر» 17 ایشان از صواب منزهاند؛ چه دنیا و آخرت بر مرد خدا حرامست، «الدنیا حرام على اهل الآخرة و الآخرة حرام على اهل الدنیا و هما حرامان على اهل اللّه» 18.
*** پس این است آنچه تحریرش درین وقت دست داد. انتظار بینندگانى که درین فصلها نظر کنند آنست که دعاى خیر دریغ ندارند و اصلاح بسهوهائى که قابل بصلاح باشد بجاى آورند. اللّه ولى التوفیق سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ 19.
یادداشتها
(1)- هر کس کار نیکو کند، پاداشش به از آن است و هر کس کار بد کند، بدکاران را جز آنچه مىکردند کیفر ندهند. (قصص 28/ 42)
(2)- هر کس کار نیکو کند او را ده چندان پاداش است، و هر کس کار بد کند، جز همانند آن او را کیفر ندهند. (انعام 6/ 160)
(3)- داستان آنان که مالهاشان را در راه خدا میدهند همچون داستان دانهایست که هفت خوشه رویانید در هر خوشهاى صد دانه و خدا براى هر که بخواهد مىافزاید. (بقره 2/ 261)
(4)- خدا بدیهاشان را به خوبى بدل میکند. (فرقان 25/ 70)
(5)- کارهاشان باطل شد. (بقره 2/ 217)
(6)- پس هر کس بسنگینى مورچهاى کار نیکو کند آن را مىبیند، و هر کس بسنگینى مورچهاى کار بد کند آن را مىبیند. (زلزله 99/ 8)
(7)- ایشان در جهان دیگر خود زیانکارترینند. (هود 11/ 22)
(8)- شما را دو چندان از رحمت خود مىدهد. (حدید 57/ 28)
(9)- بزودى ایشان را دو بار عذاب کنیم. (توبه 9/ 101)
(10)- ایشان را دو چندان بیفزاید و ایشان را پاداشى گرانقدر است.
(حدید 47/ 18)
(11)- عذاب را بر ایشان دو چندان کند. (هود 11/ 20)
(12)- خوبىهاى نیکان، بدیهاى نزدیکان (خدا) است. (حدیث)
(13)- ضربه شمشیر على (ع) در روز (جنگ) خندق با کارهاى (نیک) جن و انس برابرى مىکند. (حدیث)
(14)- و بالاى هر نیکى، نیکیایست تا مرد در راه خدا کشته شود، (بالاتر از کشته شدن در راه خدا نیکىاى نیست.) (حدیث)
(15)- آنان که خویش را به زیان افکندند. (انعام 6/ 12)
(16)- پس هیچ کس نمىداند که براى ایشان از روشنائى چشم (به پاداش کارهاى نیکشان) چه پنهان داشته شده است. (سجده 32/ 17)
(17)- آنچه چشمى ندیده و گوشى نشنیده و بر دل بشرى نگذشته. (حدیث)
(18)- دنیا بر اهل آخرت حرام است و آخرت بر اهل دنیا حرام است و هر دو بر اهل خدا حرامند.
(19)- خدا، صاحب توفیق است، منزه است پروردگار تو، پروردگار بىهمتا از آنچه (او را) وصف مىکنند و درود بر فرستادگان و ستایش خداى راست پروردگار جهانیان.